به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، محمدحسین صفارهرندی در سخنرانی پیش از خطبههای نمازجمعه این هفته تهران، با اشاره به بازخوانی و نقش نهم دیماه گفت: در آن روزها مردم با خبر شدند که فتنهگران در روز عاشورا در خیابانها بساط آشوب و اغتشاش ایجاد کردهاند و البته حق داشتند زیرا عامه مردم در تکایا و مساجد مشغول عزاداری بودند و کسی باور نمیکرد که با توجه به اتفاقات ماههای گذشته، در روز عاشورا نیز که نقطه تعظیم در برابر ثارالله است، این اتفاق رخ دهد.
وی اضافه کرد: کسی باور نمیکرد کسانی تا این حد سقوط کرده و آمده باشند پرچم عزای حسینی را به آتش بکشند و آن همه خباثت را از خود نشان دهند. در آن سال در مسجد دانشگاه تهران در حالی که هزاران عزادار دیگر مشغول عزاداری بودند، خبر رسید که چنین اتفاقی افتاده است و اما همین جمع تشکیک کردند و گفتند که نمیتوانیم عزای حسینی را ترک کنیم. به آنها گفته شد مگر اکنون وقت این فکرهاست و مگر نه حضرت امام حسین (ع ) به خاطر فریضه مهمتر، آشنایی با حج را نیمه تمام رها کردند؟ با این سخن جمعیت برخاستند و جریان فتنهگرا، با حضور جمع عزاداران شکست.
صفار هرندی با بیان اینکه نیروی انتظامی به منظور برقراری امنیت تلاش خود را انجام میداد ولی اگر مساعدت مردم نبود، از پس آن حوادث برنمیآمدند، به راهپیمایی عاشورای سال 57 اشاره کرد و افزود: اعتراف میکنم که طی سالهای پس از انقلاب، حماسه 9 دی، هم به لحاظ کمیت و هم به لحاظ کیفیت بالاتر از راهپیمایی عاشورای سال 57 بوده است. در آن زمان، افراد با گرایشهای مختلف حضور داشتند اما عظمت 9 دی به این است که اگرچه به لحاظ کمیت میتواند مشابه آن زمان باشد اما به لحاظ کیفیت، تفاوت بسیاری دارد زیرا در این زمان مردم از لحاظ اعتقادی یگانه بودهاند و همه از کسانی بودند که دل در گرو محبت امام حسین(ع) داشتند.
وی با تاکید بر اینکه 9 دی همان جرقهای است که پایان کار فتنه را رقم زد، گفت: پس از 9 دی، وزیر دفاع انگلستان در جلسهای که با سران کفر داشت، اظهار کرد که این اتفاقات و راهپیماییهایی که در ایران رخ داده به منظور اعلام برائت از ضد انقلاب و آمریکا و اسرائیل است و باید به دنبال راه دیگری برای ایران بود. بدین ترتیب آنها رویه تحریمها و محاصره اقتصادی را در پیش گرفتند و از آن پس، ترور شخصیتهای علمی کشور نیز انجام و تحریمها و تهدیدها شدیدتر شد اما به لطف خداوند و با هوشیاری مردم، اکنون آن تهدیدها رنگ باخته است.
صفارهرندی ادامه داد: جریانات ضدانقلاب تاکید دارند که اگر بنا باشد در ایران تغییری صورت گیرد، این تغییر نه به دست جریانات ضد انقلاب و نه به دست سربازان آمریکایی که وارد کشور شوند رخ نخواهد داد بلکه معتقدند که اگر قرار است در ایران تغییری صورت گیرد باید به دست جمعی از کسانی باشد که در کشور به عنوان جریان خواص شناخته میشوند.
وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به مقالهای با عنوان میانجی در نشریهای در سال 74 اظهار کرد: در این مقاله عنوان شده است که اگر میخواهیم تغییری در ایران ایجاد کنیم، باید از جریان میانجی استفاده کنیم. در این شرایط، میانجی به معنای واسطه و حل مشکل نخواهد بود بلکه میانجی به معنای حلقه ربطی است که بتواند اراده جریانات ضدانقلابی بیرونی را در داخل کشور به گونهای سامان دهد که مردم به توهم بیفتند و اشتباه کنند. بر اساس این مقاله، در جریانی که میخواهد مردم را فریب دهد، باید علائمی از وابستگی به نظام دیده شده باشد.
صفارهرندی با بیان اینکه میانجی کسی است که هم در نظام اعتبار دارد و هم در بیرون به او امیدوار هستند و این به معنای منافق است، تاکید کرد: ماجرای فتنه برای چند روز و امروز نیست بلکه از قبل نیز وجود داشته است. نقش میانجی را در دو گروه میتوان تعریف کرد؛ یکی نهضت آزادی ـ که البته نقش داخلی خود را از دست داده است ـ و دیگری کسانی که پیروان مکتب سروش بودند و حلقهای به نام کیان را دارا هستند. اینها همان کسانی هستند که در دوره اصلاحات کشور را به آشوب کشیدند و در فتنه 88 نیز ردپای آنها دیده میشود. آن جریان میانجی که عملا پس از این اتفاقات وارد عمل شد به نیابت از آمریکا فعالیت داشت و جای این پرسش مطرح میشود که چه شده کسانی که تا دیروز با ما بودند، امروز نیستند و همین افراد در سال 88 در حالی که نظام به آنها اعتماد کرده بود راه دیگری را پیمودند؟
وی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: افراد در این زمینه به چند دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته کسانی هستند که از ابتدای امر که به انقلاب پیوستند، رگههایی از اعوجاج فکری داشتند اما با این وجود با انقلاب همراهی کردند. همچنین دسته دیگری هستند که پس از رحلت امام(ره) خیال میکردند از قافله دنیا جا ماندهاند و با خود میگفتند در دوره جنگ جنگیدهایم و در فضای انقلابی دهه 60 فداکاری داشتهایم بنابراین با این دیدگاه آمدند و مادیگرا شدند. افرادی هم پس از جنگ مردم را تجملگرایی و رفاهطلبی ترغیب کردند و این سرآغاز ورود عدهای به سمت دنیا شد تا ثروتهای بادآوردهای را برای خود جمع کنند.
صفار هرندی در پایان گفت: افراد دیگری هستند که هیچکدام از مشخصات گفته شده را دارا نبودند و در واقع نتوانستند حتی مدیر خانه خود باشند وا این افراد در واقع سقوط کردگانی بودند که در ماجرای فتنه 88 نیز سکوت کردند و هر حرفی که میزدند، میدیدند که به خودشان برمیگردد. برخی از این اتفاقات برای بسیاری از آن 13 میلیون نفری که به شخص دیگری رای داده بودند نیز سخت بود و بدین ترتیب به تدریج سکوت خود را شکستند و تحلیلهایی را که ارائه کرده بودند، اصلاح کردند.